Hezaro Yekshab
اگرچه جای دل
دریای خون در سینه دارم
ولی در عشق تو
دریایی از دل کم میارم
اگرچه روبروئی
مثل آئینه با من
ولی چشمام بسم نیست
برای سیر دیدن
نه یک دل، نه هزار دل
همه دلهای عالم
همه دلها رو میخوام
که عاشق تو باشم
توئی عاشق تر از عشق
توئی شعر مجسم
تو باغ قصه از تو
سحر گل کرده شبنم
تو چشمات خواب مخمل
شراب ناب شیراز
هزار میخونه آواز
هزارو یک شب راز
میخوام تو رو ببینم
نه یک بار، نه صد بار
به تعداد نفسهام
برای دیدن تو
نه یک چشم، نه صد چشم
همه چشما رو میخوام
تو رو باید مثل گل
نوازش کرد و بوئید
با هرچی چشم تو دنیاست
فقط باید تو رو دید
تو رو باید مثل ماه
رو قله ها نگاه کرد
با هرچی لب تو دنیاست
تو رو باید صدا کرد
میخوام تو رو ببینم
نه یک بار، نه صد بار
به تعداد نفسهام
برای دیدن تو
نه یک چشم، نه صد چشم
همه چشما رو میخوام